آگاهي از بارداري
13 مرداد 93 بود كه من و بابا امين تهران را به سمت مشهد ترك كرديم.عمه نسيم ، بهروز عزيز و نيما جون روز جمعه 17 مرداد بليط داشتند براي تورنتو كانادا وما داشتيم براي بدرقه شون مي رفتيم مشهد. روز چهارشنبه 15 مرداد بود كه خونه ي مامان مريم بوديم و كلي هم مهمون داشتند همه آمده بودند كه با عمه نسيم خداحافظي كنند.اون شب بابا امين به همراه عمه نسيم رفتند داروخانه و بي بي چك واسه ي من خريدند.جواب بي بي چك مثبت شد ولي ما به كسي چيزي نگفتيم تا اينكه فردا من و بابا و خاله نگين رفتيم بيمارستان سينا براي آزمايش خون .رفتيم قسمت آي سي يو و آقاي رجايي از همكاراي خوب خاله نگين را آنجا ديديم و همان جا از من آزمايشگاه خون گرفتند و ما تست خون را برديم آزمايشگاه ب...
نویسنده :
شيرين
15:28